دستهای از بازیکنان هستند که یا با باشگاهشان قرارداد دارند یا بهعنوان بازیکن آزاد مشغول پیدا کردن تیم هستند؛ اما خودشان هم نمیدانند کجا قرار است فصل جدید را آغاز کنند. علیرضا جهانبخش، کریم انصاریفر و سامان قدوس جزو بازیکنان با سابقه ملی هستند که باشگاه فصل گذشتهشان تمایلی به ادامه همکاری با آنها نشان نداد و هنوز مشخص نیست برنامهشان چه خواهد بود.
نکته اینجاست هیچکدام از این چهرهها آفر بزرگی هم دریافت نکردهاند و مثلا یکی مثل انصاریفر تنها نیت بازی در اروپا را دارد؛ حالا هرکشور و هر تیمی که میخواهد، باشد! یا جهانبخش در ۳۰سالگی رفتن به لیگ مکزیک را عار میداند و قدوس هم که کلا منتظر روز آخر نقل و انتقالات است. به این سیاهه باید نام سردار آزمون و علی کریمی را هم اضافه کرد؛ هرچند سردار بازیکن بایرلورکوزن و کریمی هم عضوی از تیم کایسری اسپور محسوب میشود؛ اما اولی به علت بیانضباطی از فهرست تیمش کنار گذاشته شده و آنقدر پیشنهادهایش نسبت به سال گذشته کاهش یافته که هیچ بعید نیست در ۲۹سالگی و بعد بیش از یک دهه حضور در اروپا، به حاشیه خلیجفارس بیاید. دومی هم بهشدت میل بازگشت به استقلال را دارد؛ اما معلوم نیست باشگاهش اجازه چنین کاری را به وی بدهد یا خیر؟
مفقودها
یک دسته لژیونر هم داریم که با تیمهایشان قرارداد سفت و سخت دارند و بعضا درون زمین هم رؤیت شدهاند؛ اما مدتهاست نه خبر درخششی دربارهشان مخابره میشود و نه اصلا میدانیم چه میکنند!
شاید فقط اوضاع احمد نورالهی و مهدی قائدی خوب باشد که در لیگ نه چندان سطح بالای امارات، مشغول درخشش هستند. این مشتها، نمونه از خروار نیست؛ وضعیت کلی بهترین بازیکنان فوتبال ایران است که دیگر طالب بزرگی در سراسر دنیا ندارند و به نظر میرسد دیر یا زود همگی به کشور برمیگردند. بدون اینکه استعداد جدیدی خروجی فوتبال ایران برای تیمهای خارجی باشد. انگار آن زمان را که بازیکنان ایرانی در بوندسلیگا و لالیگا لیگهای دیگر مشغول درخشش بودند، باید بهعنوان خاطرهای تکرارنشدنی در ذهن ثبت کنیم.